معنی از گل های آپارتمانی
حل جدول
لغت نامه دهخدا
گل گل. [گ ُ گ ُ] (اِخ) دهی است از دهستان دودانگه از دهات هزارجریب مازندران. (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 164).
گل گل. [گ ُ گ ُ] (اِخ) دهی است از بخش ارکواز شهرستان ایلام واقع در 21000گزی شمال باختری قلعه، کنار راه مالرو ارکواز به ایلام. هوای آن معتدل و دارای 200 تن سکنه است. آب آن از رودخانه ٔ گل گل و محصول آن غلات دیم و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. ساکنان آن در زمستان به گرمسیر میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
واژه پیشنهادی
گل محمدی، بهارنارنج، گل گاو زبان
گل ختمی
گل میمونی
گل گندم
گل داودی
گل میخک
گل آفتابگردان
گل ساعت
گل شمعدانی
گل قاصدک
گل لادن
معادل ابجد
779